یکی را از دوستان گفتم امتناع سخن گفتنم به علت آن اختیار آمده است غالب اوقات که در سخن نیک و بد اتفاق افتد، و دیده دشمنان جز بر بدی نمیآید. گفت: دشمن آن به که نیکی نبیند.
اول اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی است. برای ما که آنقدر دچار نسیان شدهایم که یادی هم از او و بوستان و گلستانش نمیکنیم، شاید همین یک روز اردیبهشتی، غنیمت باشد؛ «که چه بسا لذت همواره از چیزهای کهنه سرچشمه میگیرد»*؛ کهنه، اصیل و زماندار.
به بهانه روز سعدی از باب چهارم گلستان بخوانیم در فوائد خاموشی، که چه گنج نایابی است این روزها. این جمعه از سعدیخوانهایی بشنویم که همواره از او الهام گرفتند و نفس گرمشان به شعرش جان بیشتری داده است.
یکی را از حکما شنیدم که میگفت هرگز کسی به جهل خویش اقرار نکرده است مگر آن کس که چون دیگری در سخن باشد، همچنان تمام ناگفته سخن آغاز کند.
جوانی خردمند از فنون فضائل حظی وافر داشت و طبعی نافر، چندان که در محافل دانشمندان نشستی زبان سخن ببستی. باری پدرش گفت: ای پسر تو نیز آنچه دانی بگوی. گفت: ترسم که بپرسند از آنچه ندانم و شرمساری برم.
بازرگانی را هزار دینار خسارت افتاد. پسر را گفت نباید که این سخن با کسی در میان نهی. گفت: ای پدر فرمان تراست، نگویم ولکن خواهم مرا بر فائده این مطلع گردانی که مصلحت در نهان داشتن چیست؟ گفت تا مصیبت دو نشود: یکی نقصان مایه و دیگر شماتت همسایه.
از زبان سعدی بشنوید با صدای شجریانها، قربانی، نامجو، ناظری و … در دویست و شصت و چهارمین شماره از صبح جمعه با گوشه:
حالا که روی منبر رفتم، از این کرسی استقاده کرده و یک خطبه دیگر هم بخوانم و زحمت را کم کنم.
اگر اهل موسیقی هستید، احتمالش خیلی زیاد است که از شنیدن پادکستهای بردیا دوستی (کُرُن) درباره موسیقی ایرانی لذت ببرید؛ پادکستهای جاندار و پرمایه جوانی از دهاتی در آمریکا، بدون ادعا و مسلط به جزئیات و گوشهوکنارهای ترانه، آهنگ یا قطعهای که برای هر شماره انتخاب میکند. او تلاش میکند توجه و تمرکز از شعر و ترانه را به جاهای دیگری از موسیقی منتقل کند تا آدمها تجربههای دیگری از شنیدن یک قطعه موسیقی پیدا کنند. مهم این است که سری پرشور دارد و سینهسوخته ساز و موسیقی است. چه خوب است، در همهگیر و شناختهشدن این نوع کارها با این کیفیت کمک کنیم. شاید با سکوت و نگفتن از کارهای خوب، ما هم در کمشدن یا بهوجودنیامدن کارهای باارزش، شریک باشیم.